آراء وحدت رویهرأی وحدت رویه به آراء هئیت عمومی دیوان عالی کشور ـ که پیروی از آن برای تمام دادگاهها الزامی است ـ گفته میشود. این اصطلاح حقوقی در سیستم قضایی ایران بسیار مهم و کاربردی است. چراکه طرح و بحث نسبت به موضوعی که باعث ایجاد وحدت رویه گردیده است، نشانگر کاربردی بودن و اهمیّت داشتن آن است. از این جهت در این تحقیق، به ابعاد مفهومی، تاریخچه، اصالت داشتن یا نداشتن این آراء، پرداخته میشود. ۱ - مقدمهرأی در لغت به معنای اندیشه و فکر میباشد [۱]
معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، چاپ۲۲، ج۲، ص۱۶۳۲.
و رویه نیز به معنای روش و وضع به کار میرود. [۲]
معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، چاپ۲۲، ج۲، ص۱۶۹۷.
در اصطلاح به آراء هئیت عمومی دیوان عالی کشور که پیروی از آن برای تمام دادگاهها الزامی است آراء وحدت رویه میگویند. [۳]
گلدوزیان، ایرج، بایستههای حقوق جزای عمومی، نشر میزان، تهران، چاپ پنجم ۱۳۸۳ ص۴۶۰.
اصولا به موجب اصل ۱۶۶، وظیفهی قوه قضائیه صدور احکام مستدل و مستند به مواد قانون مجازات است. دادگاهها نیز مکلّفند که هر واقعهی جزایی را با قانون مجازات و مواد مربوطه، تطبیق کرده و حکم آن را تعیین کنند. اصل استقلال قوانین خاطر نشان میکند: قوهی قضائیه نباید به طور عموم و بهصورت قاعدهی کلی حکم کند، بلکه قانونگذاری مربوط به قوهی مقننه میباشد. با وجود این، هرگاه از طرف دادگاهها در موارد مشابه آرای متفاوتی صادر شده باشد قانونگذار به خاطر حفظ وحدت رویه به قوهی قضائیه اجازه داده تا به خاطر حفظ وحدت رویه در دادگاهها و جلوگیری از تشتت آراء رای وحدت رویه صادر نماید. [۵]
ولیدی، محمد صالح، حقوق جزای عمومی، سازمان سمت، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۴، ج۱، ص۷۹.
۲ - وضعیت آراء پیش از انقلابدر سال ۱۳۲۸ش، برای جلوگیری از آراء پراکنده و رویههای قضایی متفاوت، قانونی تحت عنوان ماده واحده مربوط به رویه قضایی، از تصویب گذشت: «هرگاه در شعب دیوان عالی کشور نسبت به موارد مشابه رویههای مختلف اتخاد شده باشد به تقاضای وزیر دادگستری یا رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل، هئیت عمومی دیوان عالی کشور که در این مورد لااقل با حضور سه چهارم از رؤسا و مستشاران دیوان مزبور تشکیل مییابد، موضوع مختلف فیه را بررسی کرده، نسبت به آن اتخاذ تصمیم مینمایند. در این صورت نظر اکثریت هئیت مزبور برای شعب دیوان عالی کشور و برای دادگاهها در موارد مشابه لازم الاتّباع بوده و جز به موجب نظر هیئت عمومی یا قانون قابل تغییر نیست.» همچنین به موجب ماده ماده ۳، از مواد الحاقی به آیین دادرسی کیفری مصوب کمیسیونهای مجلسین سال ۱۳۳۷ش، «هرگاه از طرف دادگاهها اعم از جزائی و حقوقی راجع به استنباط از قوانین، رویههای مختلفی اتخاذ شده باشد، دادستان کل پس از اطلاع مکلف است موضوع را در هئیت عمومی دیوان کشور مطرح نموده، رای هیئت عمومی را در آن باب بخواهد. رای هیئت عمومی در موضوعاتی که قطعی شده بیاثر است ولی از طرف دادگاهها باید در موارد مشابه پیروی شود.» ۳ - وضعیت آراء پس از انقلابهر چند پس از انقلاب در قانون اساسی به آراء وحدت رویه اشاره نشده، اما ماده ۲۷۰، [۶]
قانون آیین دادرسی کیفری، ماده ۲۷۰.
به همین موضوع اشاره میکند:«هرگاه در شعب دیوان عالی کشور و یا هر یک از دادگاهها نسبت به موارد مشابه اعم از حقوقی، کیفری و امور حسبی با استنباط از قوانین آرای مختلفی صادر شود، رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور به هر طریقی که آگاه شوند، مکلفند نظر هیات عمومی دیوان عالی کشور را به منظور ایجاد وحدت رویه در خواست کند. همچنین هر یک از قضات شعب دیوان عالی کشور یا دادگاهها نیز میتوانند با ذکر دلایل از طریق رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور نظر هیات عمومی را در خصوص موضوع کسب کنند. هیات عمومی دیوان عالی کشور به ریاست رئیس دیوان عالی یا معاون وی و با حضور دادستان کل کشور یا نماینده او و حداقل سه چهارم رؤسا و مستشاران و اعضای معاون کلیه شعب تشکیل میشود. تا موضوع مورد اختلاف را بررسی و نسبت به آن اتخاذ تصمیم نماید. رای اکثریت که مطابق موازین شرعی باشد، ملاک عمل خواهد بود. آرای هیات عمومی دیوان عالی کشور نسبت به احکام قطعی شده بیاثر است ولی در موارد مشابه تبعیت از آن برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاهها لازم میباشد.» چون قانونگذار برای آراء مذکور، اقتداری همانند قانون شناخته است و آن را در حکم قانون به شمار آورده، عموم مردم ناگزیر از رعایت آن هستند. از طرف دیگر چون در اجرای ماده ۲۷۰، [۷]
قوانین دادگاهها، ماده ۲۷۰.
در موارد مشابه مکلف به تبعیت از این آرا بوده و این آراء مستند احکام دادگاهها قرار میگیرند، پس آراء فوق در زمره مصادر رکن قانونی جرم در حقوق کیفری محسوب میشوند، بنابراین آراء وحدت رویه برای کلیه دادگاهها الزام آور و در حکم قانون بوده و بایستی برای اطلاع عامه و محاکم قضایی در روزنامه رسمی کشور منتشر گردد. [۸]
اردبیلی، محمد علی، حقوق جزای عمومی، تهران، میزان، ۱۳۸۴، چاپ هشتم، ج۱، ص۱۳۱.
برای مثال میتوان به رای وحدت رویه زیر اشاره کرد:«باسمه تعالی ـ چنانچه قتل خطایی باشد و کسی که ارتکاب آن، به او نسبت داده شده هیچ گونه خلافی مرتکب نشده باشد، و وقوع قتل هم صرفا به لحاظ تخلف مقتول باشد، راننده مسئول نبوده و بالنتیجه رأی شعبه ۲۱ دادگاه کیفری مشهد به اتفاق آراء تایید میشود. این رای بر طبق ماده ۳ اضافه شده به قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال ۱۳۷۷ برای کلیه دادگاههای جزایی و شعب دیوان عالی کشور در موارد مشابه لازم الاتباع است.» [۹]
روزنامه رسمی شماره ۱۱۲۷۰ـ ۱۳۶۲/۰۸/۱۴ ضمیمهی شماره ۴۸۵، صفحه ۳۸۹.
از مهمترین آراء وحدت رویه پس از انقلاب در زمینهی مسائل حقوق جزا میتوان به عفو عمومی متهمان (۱۳۵۹) ـ اطفال بزهکار (۱۳۶۰) ایراد جرح با کارد (۱۳۶۱) ـ تعلیق مجازات (۱۳۶۲) ـ کلاهبرداری، قتل غیرعمد و دیه (۱۳۶۳) ـ مجازات تعزیری (۱۳۶۴) و ... اشاره کرد [۱۰]
نوربها، رضا، زمینه ی حقوق جزای عمومی، انتشارات گنج دانش، تهران، چاپ پنجم ۱۳۸۰، ص۴۰.
۴ - منبع اصلی یا فرعیاکثر حقوقدانان آراء وحدت رویه را جزء منابع اصلی حقوق میدانند، اما برخی دیگر این آراء را جزء منابع تکمیلی محسوب کرده، و به این نکته توجه کردهاند که رویه قضایی، چون تفسیر قضایی قانون است. در واقع قانون جدید نیست بلکه در مقام بیان مقصود قانونگذار و معنی درست قانون است و ایجاد قاعدهی حقوقی نمیکند. بنابراین ایشان سهم رویهی قضایی را به عنوان منبع حقوق جزا فقط در ارتباط با قانون توجیه میکنند. [۱۱]
اردبیلی، محمد علی، حقوق جزای عمومی، تهران، میزان، ۱۳۸۴، چاپ هشتم، ج۱، ص۱۳۱.
۵ - پانویس
۶ - منبع• سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «آراء وحدت رویه»، تاریخ بازیابی:۱۳۹۹/۱۱/۲۰ ردههای این صفحه : آیین دادرسی کیفری | دعاوی حقوقی | دکترینهای حقوقی | منابع حقوق | هئیت عمومی دیوان عالی کشور
|